حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
بیجنبش، بیحرکت، ثابت، جنبشناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The deer stood immobile among the trees.
آهو بیحرکت میان درختان ایستاد.
Mountains are immobile.
کوه بیحرکت است.
immobile like a mountain
همچون کوهی پابرجا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «immobile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immobile