آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Immobilization

ɪˌmoʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩ ɪˌməʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩ ɪˌməʊbɪlaɪˈzeɪʃn̩

معنی immobilization

noun

بی‌تحرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد immobilization

  1. noun the act of limiting movement or making incapable of movement
    Synonyms:
    immobilizing immobilisation
  1. noun a cessation of normal activity, caused by an accident or strike, for example

ارجاع به لغت immobilization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immobilization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immobilization

لغات نزدیک immobilization

پیشنهاد بهبود معانی