با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Slipper

    ˈslɪpər ˈslɪpə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      slippers

    معنی

    noun verb - transitive
    slipper, لغزنده، تاشو، لیز، کفش راحتی
    لغزنده، تاشو، لیز، کفش راحتی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد slipper

    1. noun Low footwear that can be slipped on and off easily; usually worn indoors
      Synonyms: sandal, pump, house shoe, shoe, (oriental) baboosh, babouche, mule, carpet slipper, skidder, pantofle, dancing shoe, scuff, slipshoe, slider

    لغات هم‌خانواده slipper

    ارجاع به لغت slipper

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slipper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slipper

    لغات نزدیک slipper

    پیشنهاد بهبود معانی