فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Sandal

ˈsændl ˈsændl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sandals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
پوشاک صندل (نوعی کفش سبک و روباز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She slipped off her sandals before entering the house.
- قبل‌از ورود به خانه، صندل‌هایش را درآورد.
- These sandals are so comfortable, I can wear them all day.
- این صندل‌ها خیلی راحت هستند، می‌توانم تمام روز آن‌ها را بپوشم.
- I bought a new pair of sandals for the summer.
- برای تابستان یک جفت صندل جدید خریدم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sandal

  1. noun a type of footwear that is typically open-toed and consists of a sole held to the foot by straps or thongs that go over the instep and around the ankle
    Synonyms:
    shoe slipper flipflop thong clog moccasin loafer espadrille low shoe huarache wedgie strapped pump evening slipper zori talaria

ارجاع به لغت sandal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sandal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sandal

لغات نزدیک sandal

پیشنهاد بهبود معانی