گذشتهی ساده:
shoedشکل سوم:
shoedسومشخص مفرد:
shoesوجه وصفی حال:
shoeingشکل جمع:
shoesاملای قدیمی این لغت در بریتانیا (بیشتر در محاوره): shoon
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جای کس دیگر را گرفتن، جانشین دیگری شدن
در مقام یا موقعیت شخصی دیگر، به جای کسی دیگر
وضعیت معکوس شده است، وضع کاملاً تغییر کرده است
محلی که کفش پا را میزند، (مجازی) منبع گرفتاری یا صدمه یا دردسر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shoe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoe