آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Shoe

    ʃuː ʃuː

    گذشته‌ی ساده:

    shoed

    شکل سوم:

    shoed

    سوم‌شخص مفرد:

    shoes

    وجه وصفی حال:

    shoeing

    شکل جمع:

    shoes

    توضیحات:

    املای قدیمی این لغت در بریتانیا (بیشتر در محاوره): shoon

    معنی shoe | جمله با shoe

    noun countable A1

    کفش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    a pair of shoes

    یک جفت کفش

    well shod for mountain climbing

    دارای کفش‌های خوب برای کوه‌نوردی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A blacksmith was shoeing a horse.

    یک آهنگر داشت اسبی را نعل می‌کرد.

    The tip of the pole is fitted with a copper shoe.

    سر تیر دارای روکش مسی است.

    noun countable

    نعل اسب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    verb - transitive

    کفش پوشیدن، دارای کفش کردن

    an iron-shod stick

    چوب آهن‌پوش

    verb - transitive

    نعل زدن، نعل کوبیدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shoe

    1. noun footwear
      Synonyms:
      shoes boots slippers sandals sneakers loafers high heels pumps moccasins clogs cleats boat shoe running shoe tennis shoe basketball shoe golf shoe work shoe boot flip-flops wing-tip cowboy boot penny loafer hightops platform shoe

    Idioms

    fill one's shoes

    جای کس دیگر را گرفتن، جانشین دیگری شدن

    in another's shoes

    در مقام یا موقعیت شخصی دیگر، به جای کسی دیگر

    the shoe is on the other foot

    وضعیت معکوس شده است، وضع کاملاً تغییر کرده است

    where the shoe pinches

    محلی که کفش پا را می‌زند، (مجازی) منبع گرفتاری یا صدمه یا دردسر

    سوال‌های رایج shoe

    گذشته‌ی ساده shoe چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shoe در زبان انگلیسی shoed است.

    شکل سوم shoe چی میشه؟

    شکل سوم shoe در زبان انگلیسی shoed است.

    شکل جمع shoe چی میشه؟

    شکل جمع shoe در زبان انگلیسی shoes است.

    وجه وصفی حال shoe چی میشه؟

    وجه وصفی حال shoe در زبان انگلیسی shoeing است.

    سوم‌شخص مفرد shoe چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shoe در زبان انگلیسی shoes است.

    ارجاع به لغت shoe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shoe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shoe

    لغات نزدیک shoe

    • - shodden
    • - shoddy
    • - shoe
    • - shoe tree
    • - shoebill
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.