intense, violent, severe, harsh, strong, heavy, vehement, grave, tearing, crucial, punitive, dire, keen, mighty, dour, unmitigated, tempestuous, strict, rigorous, brutal, draconian, rough, acute, terrible, rigid, fierce, stormy, desperate, vigorous, sore, poignant, rugged, tough, austere, rude, stiff, vicious, mortal, ferocious, stringent, sharp, hard
intense
violent
severe
harsh
strong
heavy
vehement
grave
tearing
crucial
punitive
dire
keen
mighty
dour
unmitigated
tempestuous
strict
rigorous
brutal
draconian
rough
acute
terrible
rigid
fierce
stormy
desperate
vigorous
sore
poignant
rugged
tough
austere
rude
stiff
vicious
mortal
ferocious
stringent
sharp
hard
دشمنی آن دو شدید بود.
Their hostility was intense.
پساز درگیری شدید، کشور خرابه شد.
The country was left in shambles after the violent conflict.
extreme, intensive, deep, drastic, intemperate, consuming, intent, overpowering, excruciating, crying, hearty, abysmal, great, unconscionable, deadly
extreme
intensive
deep
drastic
intemperate
consuming
intent
overpowering
excruciating
crying
hearty
abysmal
great
unconscionable
deadly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
احساساتش غیرثابت و در نوسان بود؛ او در عرض چند دقیقه از شادی شدید به اندوه عمیق رسید.
Her emotions were yo-yo, as she went from extreme happiness to deep sadness in a matter of minutes.
کوششهای شدید
intensive efforts
درد شدید
extreme pain
کلمهی «شدید» در زبان انگلیسی به intense یا severe ترجمه میشود؛ انتخاب دقیق واژه بستگی به زمینهی استفاده دارد. برای مثال، intense معمولاً برای توصیف احساسات، رنگها، یا فعالیتها به کار میرود، در حالی که severe بیشتر دربارهی شدت مشکلات، شرایط آبوهوایی یا بیماریها بهکار میآید.
«شدید» صفتی است که برای نشان دادن درجهی بالایی از قدرت، انرژی، تأثیر یا میزان مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی چیزی شدید توصیف میشود، یعنی بهصورت قوی، جدی یا غیرعادی احساس میشود یا دیده میشود. این ویژگی میتواند در زمینههای مختلفی از جمله شرایط فیزیکی، حالات روانی، موقعیتهای اجتماعی یا پدیدههای طبیعی بهکار رود. برای مثال، یک طوفان شدید یعنی طوفانی با بادهای بسیار قوی و بارش فراوان، یا یک درد شدید اشاره به دردی دارد که بسیار آزاردهنده و غیرقابل تحمل است.
در حوزهی احساسات و روانشناسی، شدت احساسات میتواند نشاندهندهی عمق تجربه و واکنش فرد باشد. یک هیجان شدید ممکن است شادی، خشم، ترس یا غم عمیق را شامل شود که در رفتار و تصمیمگیری فرد تأثیر قابل توجهی دارد. افراد با توانایی مدیریت احساسات شدید، معمولاً در شرایط بحرانی بهتر عمل میکنند، اما اگر این شدت کنترل نشود، ممکن است منجر به استرس یا اختلالات روانی شود. همچنین، شدت در ادبیات و هنر بهعنوان ابزاری برای جلب توجه و ایجاد تأثیر عاطفی به کار میرود.
در مسائل پزشکی و علمی، «شدید» به معنای وخامت یا اهمیت زیاد یک وضعیت است. برای نمونه، یک بیماری شدید نیازمند مراقبت فوری و جدی است، یا یک واکنش آلرژیک شدید میتواند تهدید کنندهی زندگی باشد. بنابراین، این واژه در گزارشهای پزشکی و بهداشتی برای توصیف شرایط بحرانی یا اورژانسی کاربرد فراوان دارد. پزشکان و پرستاران معمولاً با استفاده از این اصطلاح، میزان فوریت درمان یا نوع مداخله لازم را مشخص میکنند.
از نظر اجتماعی و فرهنگی، مفهوم شدت در رفتارها و وقایع روزمره نیز دیده میشود. مثلاً یک اختلاف شدید میان دو گروه میتواند به نزاع یا بحران منجر شود، یا یک مسابقهی ورزشی شدید نشاندهندهی رقابتی فشرده و هیجانانگیز است. شدت در این زمینهها معمولاً همراه با احساسات قوی، انرژی بالا و تغییرات چشمگیر است که توجه افراد را به خود جلب میکند و در حافظهی جمعی باقی میماند.
واژهی «شدید» نشاندهندهی یک حالت یا ویژگی است که فراتر از حد معمول است و غالباً نیازمند توجه ویژه یا واکنش مناسب است. چه در زمینهی طبیعت، احساسات، شرایط جسمی یا اجتماعی، شدت نقش مهمی در تعیین کیفیت و پیامدهای رویدادها و تجربیات ایفا میکند. بنابراین، درک و استفادهی درست از این واژه میتواند در ارتباطات روزمره و تخصصی بسیار موثر باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شدید» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شدید