شده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • انجام‌شده، صورت‌گرفته
  • فونتیک فارسی

    shode
  • صفت
    having happened, having become, taken place, done, having gone
    • - میزها با رویه‌ای از مرمر سبز پوشانده شده بودند.

    • - The tables were paved with green marble.
    • - آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است.

    • - Water consists of hydrogen and oxygen.
    • - سر مقتول قطع شده بود.

    • - The head of the deceased had been hacked.
    • - در آمریکا بسیاری از شغل‌های کارگری ناپدید شده است.

    • - Many blue-collar jobs have disappeared in America.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت شده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شده

لغات نزدیک شده

پیشنهاد بهبود معانی