فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پرند به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پرنیان

فونتیک فارسی

parand
اسم

ادبی silk cloth, plain or painted silk

پرند در آفتاب می‌درخشد.

The silk cloth shimmered in the sunlight.

پرند زیبایش را روی شانه‌هایش انداخت.

She draped the beautiful silk cloth over her shoulders.

درختچه‌ای از تیره‌ی ریواس

فونتیک فارسی

parand
اسم

گیاه‌شناسی pteropyrum

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

درخت پرند بومی ناحیه‌ی مدیترانه است.

The pteropyrum tree is native to the Mediterranean region.

پرند گونه‌ای نادر است که فقط در جنگل‌های بارانی و گرمسیر یافت می‌شود.

The pteropyrum was a rare species found only in the tropical rainforest.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرند

  1. مترادف:
    ابریشم پرنیان حریر دیبا
  1. مترادف:
    تیغ شمشیر

ارجاع به لغت پرند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرند

لغات نزدیک پرند

پیشنهاد بهبود معانی