آخرین به‌روزرسانی:

تیغ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وسیله‌ی تیز فلزی

فونتیک فارسی

tigh
اسم

razor, blade

تیغ ریش‌تراشی صورتم را در سه جا برید.

The razor cut my face in three places.

لبه‌ی تیغ زیر نور خورشید برق می‌زد.

The blade's edge gleamed in the sunlight.

خار

فونتیک فارسی

tigh
اسم

spine, thorn, nettle, prickle, burr, barb, bramble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

موقع چیدن آن رز مراقب باش؛ تیغ دارد.

Be careful when picking that rose, it has a thorn.

تیغ کاکتوس تیز و خطرناک بود.

The spine of the cactus was sharp and dangerous.

شمشیر

فونتیک فارسی

tigh
اسم

ادبی blade, sword

شوالیه تیغ خود را برای دفاع از پادشاهی کشید.

The knight drew his sword to defend the kingdom.

تیغ تیز

a trenchant blade

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تیغ

  1. مترادف:
    چاقو حسام خنجر دشنه سیف شمشیر قداره قلیچ کارد
  1. مترادف:
    خار شوک
  1. مترادف:
    قله ستیغ

سوال‌های رایج تیغ

تیغ به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «تیغ» در زبان انگلیسی به blade یا razor ترجمه می‌شود؛ بسته به کاربرد آن، می‌توان از هر دو واژه استفاده کرد. اگر منظور وسیله‌ای برای اصلاح باشد، «razor» و اگر اشاره به لبه‌ی تیز ابزار یا سلاح باشد، «blade» مناسب‌تر است.

تیغ یکی از قدیمی‌ترین اختراعات بشر برای بریدن، شکافتن یا تراشیدن است. در گذشته، انسان‌های اولیه از سنگ‌های تیز به عنوان تیغ استفاده می‌کردند تا شکار خود را پوست بکنند یا ابزار بسازند. با گذشت زمان، فلزات جای سنگ را گرفتند و تیغ‌ها به شکل‌های متنوع‌تری درآمدند؛ از چاقوها و شمشیرها گرفته تا تیغ‌های مخصوص جراحی، اصلاح یا برش‌های صنعتی. در هر یک از این ابزارها، اصل تیغ همان است: لبه‌ای نازک و تیز که بتواند با حداقل فشار، جسمی را به دو نیم تقسیم کند یا شکاف بیندازد.

تیغ اصلاح، که بیشتر در زندگی روزمره با آن سروکار داریم، یکی از ابزارهای شخصی و بهداشتی است که برای زدودن موهای زائد بدن به کار می‌رود. تیغ‌های اصلاح در گذشته از فلزهای سنگین و یک‌بار مصرف نبودند، اما امروزه با پیشرفت فناوری، انواع تیغ‌های چندلبه، یک‌بار مصرف و حتی تیغ‌های برقی به بازار آمده‌اند. این ابزار کوچک اما کاربردی، نقش مهمی در نظافت شخصی، آراستگی و حتی اعتماد به‌نفس افراد ایفا می‌کند.

از سوی دیگر، تیغ در فرهنگ و ادبیات هم جایگاه خاصی دارد. در شعر فارسی، واژه‌ی «تیغ» اغلب نماد قدرت، تهدید، یا حتی انتخاب‌های دشوار است؛ مانند «بر لبه‌ی تیغ راه رفتن» که کنایه از موقعیتی حساس و خطرناک است. همچنین تیغ گاه نماد مرگ، گاه نماد عدالت و گاه حتی نماد زیبایی است، به‌ویژه وقتی شاعر آن را در توصیف چشم یا ابروی یار به کار می‌برد. این دوگانگی —که تیغ هم می‌تواند زندگی را نجات دهد و هم پایان دهد— سبب شده تا در ذهن انسان، تیغ همواره ابزاری پرابهام و دارای بار معنایی قوی باشد.

ارجاع به لغت تیغ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تیغ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تیغ

لغات نزدیک تیغ

پیشنهاد بهبود معانی