فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • اندام پرواز، بال هواپیما
  • فونتیک فارسی

    baal
  • اسم
    wing
    • - گویی بال در آورده‌بودم.

    • - I had sprouted metaphorical wings.
    • - نوک خمیده‌ی بال برخی از پرندگان

    • - the abased tips of some birds' wings
    • - این استخوان عضلات بال را به‌هم مرتبط می‌کند.

    • - This bone serves as an attachment for the muscles of the wing.
  • بیس بال
  • ball
  • flange
  • whale
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بال

ارجاع به لغت بال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بال

لغات نزدیک بال

پیشنهاد بهبود معانی