فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

بال به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اندام پرواز، بال هواپیما

فونتیک فارسی

baal
اسم

wing

گویی بال در آورده‌بودم.

I had sprouted metaphorical wings.

نوک خمیده‌ی بال برخی از پرندگان

the abased tips of some birds' wings

نمونه‌جمله‌های بیشتر

این استخوان عضلات بال را به‌هم مرتبط می‌کند.

This bone serves as an attachment for the muscles of the wing.

بیس بال

flange

whale

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بال

  1. مترادف:
    پر جناح
  1. مترادف:
    اندیشه حال دل خاطر
  1. مترادف:
    باله مجلس‌رقص
  1. مترادف:
    بالن وال
  1. مترادف:
    نهنگ

ارجاع به لغت بال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بال

لغات نزدیک بال

پیشنهاد بهبود معانی