به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

باگذشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    baagozasht
  • complaisant, easygoing, forgiving, gracious, merciful, soft, tolerant, easy to forgive, placable, forbearing, indulgent
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد باگذشت

ارجاع به لغت باگذشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باگذشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باگذشت

لغات نزدیک باگذشت

پیشنهاد بهبود معانی