آخرین به‌روزرسانی:

ضلع به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / 'zel /

rib, side, leg, face, line, frontage, -gon, -lateral, -hedral, -hedron

جانب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مربع چهار ضلع دارد.

A square has four sides.

مثلث متساوی‌الاضلاع سه ضلع هم‌اندازه دارد.

The equilateral triangle has three equal sides.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضلع

  1. مترادف:
    بر پهلو جانب کنار ور
  1. مترادف:
    دنده

ارجاع به لغت ضلع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضلع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضلع

لغات نزدیک ضلع

پیشنهاد بهبود معانی