Fumitory
American:
fjuːmɪˌtɔːriː
British:
ˈfjuːmɪtərɪ
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
noun
گیاه‌شناسی
نوعی گیاه بالارونده از تیر، شاه‌تره
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد fumitory
-
noun Delicate European herb with greyish leaves and spikes of purplish flowers; formerly used medicinallySynonyms:Fumaria officinalis fumewort fumeroot
ارجاع به لغت fumitory
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «fumitory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fumitory
لغات نزدیک fumitory
- - fumigate
- - fumigation
- - fumitory
- - fumy
- - fun