از مردی انداختن، اخته کردن، (مجازاً) سست کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a film (which has been) emasculated by censorship
فیلمی که سانسور آن را ناقص کرده است
Corruption and discrimination had emasculated the country's laws.
فساد و تبعیض قوانین کشور را سست کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emasculate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emasculate