فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bleep

bliːp bliːp

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive verb - transitive

رجوع شود به: beep

noun verb - transitive verb - intransitive

بلیپ (صدایی که هنگام حذف چیزی در رادیو و تلویزیون و سینما و غیره جایگزین می‌شود)، فلان، فلان‌فلان‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

These inefficient sons of--bleep--will carry out no reform.

این بی‌عرضه‌های پدر -- فلان -- هیچ اصلاحی نخواهند کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bleep

  1. noun a short high tone produced as a signal or warning
    Synonyms:
    beep

ارجاع به لغت bleep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bleep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bleep

لغات نزدیک bleep

پیشنهاد بهبود معانی