با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Extinguisher

ɪkˈstɪŋɡwɪʃər ɪkˈstɪŋɡwɪʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    extinguishes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    خاموش‌کننده (آتش)
    • - The firefighter grabbed the extinguisher and rushed towards the blazing inferno.
    • - آتش‌نشان خاموش‌کننده را برداشت و با عجله به سمت آتش بزرگ شعله‌ور رفت.
    • - The office building was equipped with multiple extinguishers.
    • - ساختمان اداری به خاموش‌کننده‌های متعددی مجهز بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد extinguisher

  1. noun A manually operated device for extinguishing small fires
    Synonyms: fire-extinguisher, asphyxiator

ارجاع به لغت extinguisher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extinguisher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extinguisher

لغات نزدیک extinguisher

پیشنهاد بهبود معانی