فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pharmaceutical

ˌfɑːrməˈsuːt̬ɪkl ˌfɑːməˈsjuːtɪkl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

( pharmaceutic ) دارویی، وابسته به داروسازی، دارو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

pharmaceutical companies

شرکت‌های دارویی

pharmaceuticals

فرآورده‌های دارویی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pharmaceutical

  1. noun a substance used in the treatment of disease
    Synonyms:
    medicine medication drug medicament pharmaceutic
  1. adjective of or relating to pharmacy or pharmacists
    Synonyms:
    pharmaceutic

Collocations

pharmaceutical chemist

(انگلیس) دارو فروش، داروساز

ارجاع به لغت pharmaceutical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pharmaceutical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pharmaceutical

لغات نزدیک pharmaceutical

پیشنهاد بهبود معانی