با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Prophylactic

ˌprɑːfɪˈlæktɪk ˌprɒfəˈlæktɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
مانع بروز مرض، پیشگیری‌کننده، پیشگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prophylactic

  1. adjective Defending against disease
    Synonyms: preventive, preventative, contraceptive, protective, antifertility
  2. noun Contraceptive device consisting of a sheath of thin rubber or latex that is worn over the penis during intercourse
    Synonyms: condom, rubber, sheath, preventive, Trojan (trademark), safety, preventative, safe
  3. adjective Warding off; - Victor Schultze
    Synonyms: cautionary

ارجاع به لغت prophylactic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prophylactic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prophylactic

لغات نزدیک prophylactic

پیشنهاد بهبود معانی