امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hawking

ˈhɒkɪŋ ˈhɔːkɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hawked
  • شکل سوم:

    hawked
  • سوم‌شخص مفرد:

    hawks

معنی

noun
بازپرانی، شکار با شاهین، قوش‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hawking

  1. verb Sell or offer for sale from place to place
    Synonyms:
    vending peddling pitching huckstering
  1. noun English theoretical physicist (born in 1942)
    Synonyms:
    stephen hawking Stephen William Hawking
  1. noun The act of selling goods for a living
    Synonyms:
    vending peddling vendition

ارجاع به لغت hawking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hawking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hawking

لغات نزدیک hawking

پیشنهاد بهبود معانی