با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incomparable

ɪnˈkɑːmpərəbl ɪnˈkɒmprəbl ɪnˈkɒmprəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیرقابل‌قیاس، بی‌مانند، بی‌نظیر، بی‌همتا، بی‌رقیب، غیرقابل‌مقایسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Love is incomparable with money.
- عشق و پول با هم غیرقابل مقایسه هستند.
- incomparable skill
- مهارت بی‌مانند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incomparable

  1. adjective superlative
    Synonyms: beyond compare, excellent, exceptional, ideal, inimitable, matchless, paramount, peerless, perfect, preeminent, second to none, sovereign, superior, supreme, surpassing, towering, transcendent, ultimate, unequalled, unmatchable, unmatched, unparalleled, unrivalled, unsurpassable
    Antonyms: common, inferior, lowly, poor, unimpressive

ارجاع به لغت incomparable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incomparable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incomparable

لغات نزدیک incomparable

پیشنهاد بهبود معانی