آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Foremost

ˈfɔːrmoʊst ˈfɔːməʊst

معنی foremost | جمله با foremost

adjective adverb C2

بهترین، پیش‌ترین، جلوترین، در درجه نخست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the foremost cabin of the ship

جلوترین کابین کشتی

He was the foremost writer of that period.

او گل سرسبد نویسندگان آن دوره بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Foremost among the causes was laziness.

عمده‌ترین علت، تنبلی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد foremost

  1. adjective first in rank, order
    Synonyms:
    chief leading primary prime head principal number one highest paramount supreme most important original initial premier champion front A-1 A-number-1 heavy arch headmost hotshot hotdog primo heavyweight heavy stuff hot stuff at the leading edge at the cutting edge inaugural

Collocations

first and foremost

در درجه‌ی اول، اول از همه اینکه، قبل از هر چیزی، ارجح‌ترین، اولین و مهم‌ترین

Idioms

first and foremost

در درجه‌ی اول، اول از همه اینکه، قبل از هر چیزی، ارجح‌ترین، اولین و مهم‌ترین

سوال‌های رایج foremost

معنی foremost به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «foremost» در زبان فارسی به «مهم‌ترین»، «برجسته‌ترین» یا «در درجه‌ی اول» ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان انگلیسی هم به‌عنوان صفت (adjective) و هم به‌عنوان قید (adverb) کاربرد دارد و برای تأکید بر اهمیت، برتری یا اولویت چیزی به کار می‌رود. وقتی گفته می‌شود چیزی یا کسی «foremost» است، منظور آن است که از نظر جایگاه، ارزش یا نقش، بر دیگران برتری دارد یا در صدر قرار می‌گیرد.

از دیدگاه ریشه‌شناسی، «foremost» ترکیبی از «fore» (به معنای جلو، پیش) و «-most» (پسوند عالی) است. بنابراین، معنای تحت‌اللفظی آن «در جلوترین جایگاه» یا «برترین در پیش‌رو» است. این ساختار ریشه در زبان انگلیسی باستان دارد و در گذر زمان معنای انتزاعی‌تری پیدا کرده و اکنون بیشتر برای بیان برتری ذهنی، رتبه‌ای یا مفهومی استفاده می‌شود.

در کاربرد روزمره، این واژه اغلب برای بیان اولویت‌ها یا تأکید بر یک اصل اساسی استفاده می‌شود. برای نمونه، جمله‌ی «Safety is foremost in our company» به معنای «ایمنی در شرکت ما در درجه‌ی اول اهمیت قرار دارد» است. در اینجا «foremost» نشان می‌دهد که ایمنی نه یکی از اهداف، بلکه مهم‌ترین ارزش سازمانی محسوب می‌شود. همین ساختار در نوشتارهای رسمی، علمی و مدیریتی نیز رایج است.

از منظر ادبی و فرهنگی، «foremost» به شخصیت‌ها یا موضوعاتی اشاره می‌کند که به‌عنوان پیشگام یا شاخص شناخته می‌شوند. برای مثال، وقتی یک نویسنده را «the foremost poet of his time» می‌نامند، یعنی او نه فقط شاعر برجسته‌ای است، بلکه از همه‌ی هم‌عصران خود متمایز و برتر بوده است. این کاربرد واژه اغلب بار ستایشی دارد و برای تجلیل از اهمیت فرد یا اثر به کار می‌رود.

«foremost» واژه‌ای است که علاوه بر سادگی، قدرت بیانی بالایی دارد. این واژه می‌تواند در نوشتار رسمی، علمی، مدیریتی و حتی ادبی به کار رود و در هر حوزه، بار معنایی برتری و اولویت را منتقل کند. انتخاب این واژه به جای مترادف‌های ساده‌تر مانند «important» یا «leading» نوعی تاکید و رسمیت بیشتری به جمله می‌بخشد و آن را از نظر سبکی برجسته‌تر می‌سازد.

ارجاع به لغت foremost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foremost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foremost

لغات نزدیک foremost

پیشنهاد بهبود معانی