با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Least

liːst liːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    less

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B1
    کمترین، کوچک‌ترین، کوچکین، کمین، ناچیزترین، جزئی‌ترین
    • - the least of my worries
    • - کم‌اهمیت‌ترین دلواپسی من
    • - the least amount
    • - کمترین مقدار
    • - the least finger of his left hand
    • - کوچک‌ترین انگشت دست چپ او
    • - He believed that the least government is the best government.
    • - او معتقد بود که هرچه (دستگاه) دولت کوچک‌تر باشد، بهتر است.
    • - one of Iran's least known poets
    • - یکی از ناشناخته‌ترین شاعران ایران
  • adjective adverb
    به کمترین میزان (یا مقدار)، کمترین کار، کمترین چیز، کوچک‌ترین عامل
    • - At least let me say goodbye to him.
    • - لااقل بگذارید با او خداحافظی کنم.
    • - at least three times a week
    • - دست کم هفته‌ای سه بار
    • - Nobody paid, least of all the children.
    • - هیچ‌کس پول نداد، به‌خصوص بچه‌ها.
    • - It was very thoughtless of him, to say the least.
    • - همین قدر می‌گویم که نهایت بی‌فکری او بود.
  • adjective
    جانورشناسی ریز، بسیار کوچک (در اسم گونه‌ها و نوع‌ها به‌کار می‌رود)
    • - least flycatcher
    • - مگس‌خوار ریز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد least

  1. adjective slightest, smallest
    Synonyms: atomic, bottom, entry-level, feeblest, fewest, finical, first, gutter, infinitesimal, last, lowest, meanest, microcosmic, microscopic, minimal, minimum, minute, minutest, molecular, most trivial, nadir, next to nothing, niggling, piddling, poorest, second, short-end, third, tiniest, trivial, unimportant
    Antonyms: most

Collocations

Idioms

  • at (the) least

    2- به‌هر حال، در هر صورت

  • least of all

    مخصوصاً نه

  • least said, soonest mended

    (در اختلافات و غیره) هر چه کمتر حرف بزنی، دردسر زود برطرف می‌شود.

    (درباره‌ی کدورت یا اشکال و غیره) هرچه کمتر حرف زده شود، بهتر است

  • not in the least

    اصلاً، ابداً، نه حتی یک ذره

  • to say the least

    هر چه هم که بخواهم به روی خود نیاورم (یا بگویم)

    بدون اغراق، هر چه کم بگویم

ارجاع به لغت least

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «least» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/least

لغات نزدیک least

پیشنهاد بهبود معانی