امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    To Say The Least

    tə ˈseɪ ðə ˈlist təʊ sɛɪ ðə liːst
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom C1
    بدون اغراق بگویم، کمِ کم بگویم، در این حد بگویم، خلاصه و مختصر بگویم، دستِ کم، همین‌قدر بگویم که

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The situation could have been disastrous, to say the least.
    - بدون اغراق بگویم که وضعیت می‌توانست فاجعه‌بار باشد.
    - His performance was lackluster, to say the least.
    - در این حد بگویم که عملکرد او ضعیف بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت to say the least

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «to say the least» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/to-say-the-least

    لغات نزدیک to say the least

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند