Leasing

American: ˈliːsɪŋ British: ˈliːsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    leased
  • شکل سوم:

    leased
  • سوم‌شخص مفرد:

    leases

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
اجاره‌دارى، اجاره‌دهنده، اجاره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- computer leasing company
- شرکت اجاره‌دهنده کامپیوتر
- leasing companies
- شرکت‌هاى اجاره‌دهنده
noun
دروغ، دروغین، دروغ گویی، کذب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leasing

  1. verb Hold under a lease or rental agreement; of goods and services
    Synonyms: renting, hiring, letting, chartering, taking, engaging, granting, demising, contracting
  2. verb Let for money
    Synonyms: renting, hiring, letting, chartering
    Antonyms: selling, buying

ارجاع به لغت leasing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leasing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leasing

لغات نزدیک leasing

پیشنهاد بهبود معانی