آخرین به‌روزرسانی:

Hotdog

ˈhɑtˌdɔɡ ˈhɒt ˌdɒɡ

گذشته‌ی ساده:

hotdogged

شکل سوم:

hotdogged

سوم‌شخص مفرد:

hotdogs

وجه وصفی حال:

hotdogging

شکل جمع:

hot dogs

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت از معنای دوم به بعد: hot dog

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive informal

انگلیسی آمریکایی خودنمایی کردن (به‌ویژه در مسابقه و غیره برای جلب توجه)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

The surfer hotdogged on the massive wave.

موج‌سوار روی موج عظیم خودنمایی می‌کرد.

He loved to hotdog at the local skate park.

او عاشق خودنمایی در پارک اسکیت محلی بود.

noun countable

غذا و آشپزی هات‌داگ، سوسیس (دودی نازک پخته‌شده از گوشت گاو یا گوساله یا خوک در یک پوشش روده‌ی گوسفند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I ordered a hot dog at the baseball game.

در بازی بیسبال هات‌داگ سفارش دادم.

I added ketchup and mustard to my hot dog.

سس کچاپ و خردل را به هات‌داگم زدم.

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی خودنما (آدم) (به‌ویژه در مسابقه و غیره برای جلب توجه)

The hot dog's smooth moves on the snowboard left the crowd in awe.

حرکات نرم این آدم خودنما روی اسنوبرد، جمعیت را شگفت‌زده کرد.

The hot dog impressed everyone at the ski resort.

این آدم خودنما همه را در پیست اسکی تحت‌تأثیر قرار داد.

interjection

به، به‌به، چه عالی (برای ابراز تأیید یا رضایت)

Hot dog, what a delicious meal!

به! چه غذای خوشمزه‌ای!

Hot dog, that movie was amazing!

به‌به، فیلم فوق‌العاده بود!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hotdog

  1. noun a smooth-textured sausage of minced beef or pork usually smoked; often served on a bread roll
    Synonyms:
    hot-dog dog frankfurter frank wiener weenie wienerwurst red-hot
  1. noun someone who performs dangerous stunts to attract attention to himself
    Synonyms:
    hot-dog

سوال‌های رایج hotdog

گذشته‌ی ساده hotdog چی میشه؟

گذشته‌ی ساده hotdog در زبان انگلیسی hotdogged است.

شکل سوم hotdog چی میشه؟

شکل سوم hotdog در زبان انگلیسی hotdogged است.

شکل جمع hotdog چی میشه؟

شکل جمع hotdog در زبان انگلیسی hot dogs است.

وجه وصفی حال hotdog چی میشه؟

وجه وصفی حال hotdog در زبان انگلیسی hotdogging است.

سوم‌شخص مفرد hotdog چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد hotdog در زبان انگلیسی hotdogs است.

ارجاع به لغت hotdog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hotdog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hot-dog

لغات نزدیک hotdog

پیشنهاد بهبود معانی