فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Omnipotent

ɑːmˈnɪpət̬ənt ɒmˈnɪpətənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more omnipotent
  • صفت عالی:

    most omnipotent

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective
    قادر مطلق، قادر متعال
    • - Only God is omnipotent.
    • - فقط خداوند قادر مطلق است.
    • - He has made himself the omnipotent leader of a poor nation.
    • - او خود را رهبر قدر قدرت یک ملت فقیر کرده است.
    • - The Omnipotent punished him with hellfire.
    • - خداوند او را با آتش دوزخ تنبیه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد omnipotent

  1. adjective all-powerful
    Synonyms: almighty, divine, godlike, mighty, supreme, unlimited, unrestricted
    Antonyms: impotent, weak

ارجاع به لغت omnipotent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omnipotent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omnipotent

لغات نزدیک omnipotent

پیشنهاد بهبود معانی