آخرین به‌روزرسانی:

Omnipotence

amˈnɪpətəns ɒmˈnɪpətəns

شکل جمع:

omnipotences

معنی و نمونه‌جمله

noun

قدرت تام، قدرت مطلق، قادر مطلق، همه توانا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We worship the omnipotence of God.

ما قدرت مطلق خداوند را نیایش می‌کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد omnipotence

  1. noun the acknowledged right to govern
    Synonyms:
    authority control mastery supremacy all-powerfulness

ارجاع به لغت omnipotence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omnipotence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/omnipotence

لغات نزدیک omnipotence

پیشنهاد بهبود معانی