آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Omnipresence

ˌɑːmnəˈprezəns ˌɒmnɪˈpreznt

معنی omnipresence | جمله با omnipresence

noun uncountable formal

حضور در همه‌جا در آن واحد، حضور کامل و جامع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The omnipresence of technology in our daily lives is undeniable.

حضور کامل و جامع تکنولوژی در زندگی‌هایمان انکارناپذیر است.

As a religious concept, omnipresence refers to the belief that God is present everywhere.

بر اساس مفهومی مذهبی حضور در همه‌جا در آن واحد به این باور برمی‌گردد که خداوند همه‌جا حاضر است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد omnipresence

  1. noun the state of being everywhere at once (or seeming to be everywhere at once)
    Synonyms:
    ubiquity ubiquitousness

ارجاع به لغت omnipresence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omnipresence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/omnipresence

لغات نزدیک omnipresence

پیشنهاد بهبود معانی