آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Ubiquity

juːˈbɪkwəti juːˈbɪkwɪti

معنی ubiquity

حضور در همه‌جا در یک وقت (مثل ذات پروردگار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ubiquity

  1. noun the state of being everywhere at once (or seeming to be everywhere at once)
    Synonyms:
    omnipresence universality pervasiveness pervasion all-presence

ارجاع به لغت ubiquity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ubiquity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ubiquity

لغات نزدیک ubiquity

پیشنهاد بهبود معانی