عرشهی بالایی، عرشهی فوقانی (در کشتی) (upper deck)
We enjoyed our dinner on the UD, watching the sunset.
از شام خود در عرشهی بالایی لذت بردیم و غروب آفتاب را تماشا کردیم.
The UD of the ship was crowded with tourists taking pictures.
عرشهی فوقانی کشتی پر از گردشگرانی بود که مشغول عکس گرفتن بودند.
ناحیهی شهری (urban district)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The UD is a popular destination for tourists.
ناحیهی شهری مقصد محبوبی برای گردشگران است.
The UD is known for its bustling streets.
ناحیهی شهری به خیابانهای شلوغش مشهور است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «UD» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ud