فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Udder

ˈʌdər ˈʌdə

شکل جمع:

udders

معنی

noun

غده پستانی یا شیری، پستان گاو و مانند آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد udder

  1. noun mammary gland of bovids (cows and sheep and goats)
    Synonyms:
    teat nipple breast dug milk gland mammary-gland pap mammilla bag

ارجاع به لغت udder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «udder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/udder

لغات نزدیک udder

پیشنهاد بهبود معانی