با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sicker

American: ˈsɪkər British: sɪkə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    sickest

معنی

adjective adverb A2
(اسکاتلند) سالم، سلامت، قابل اطمینان، محققاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sicker

  1. adjective (of light) lacking in intensity or brightness; dim or feeble
    Synonyms: unhealthier, weaker, sicklier, paler, wanner, grislier, seedier, feebler, grimmer, frailer, lousier, grosser, ghastlier
    Antonyms: healthier, cleaner, heartier, happier, gentler, nicer
  2. adjective Affected with madness or insanity
    Synonyms: madder, crazier
  3. adjective Of or associated with sickness
    Synonyms: sicklier

ارجاع به لغت sicker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sicker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sicker

لغات نزدیک sicker

پیشنهاد بهبود معانی