جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

Grosser

American: ɡroʊsə British: ɡrəʊsə

معنی و نمونه‌جمله

(عامیانه) پردرآمد (به‌ویژه درمورد فیلم)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

This film was a big grosser.

این فیلم بسیار پردرآمد بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grosser

adjective including every constituent or individual

Synonyms:

completer

Antonyms:

part

adjective without qualification; used informally as (often pejorative) intensifiers

Synonyms:

completer purer starker ruder rougher coarser cruder

adjective large, fat

Synonyms:

fatter fatter fleshier stouter portlier weightier

Antonyms:

thinner skinnier tinier

adjective crude, vulgar

Synonyms:

dirtier nastier coarser broader filthier smuttier bawdier fouler raunchier

Antonyms:

cleaner politer

adjective conspicuously and tastelessly indecent

Synonyms:

cruder earthier ranker

adjective obvious, apparent

Antonyms:

vaguer

سوال‌های رایج grosser

صفت عالی grosser چی میشه؟

صفت عالی grosser در زبان انگلیسی grossest است.

ارجاع به لغت grosser

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «grosser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grosser

لغات نزدیک grosser

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!