مقدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • اندازه، کمیت
  • فونتیک فارسی

    meghdaar
  • اسم
    quantity, amount, sum, supply, degree, deal, volume, matter, measure, quantum, rate, aggregate, extent, total, number, worth, value, dimension, rating
    • - این اتومبیل مقدار زیادی بنزین مصرف می‌کند.

    • - This car burns an inordinate amount of gasoline.
    • - مقدار قابل‌‌توجه

    • - a considerable number
    • - مقدار آبی که در این لیوان وجود دارد

    • - the amount of water that is in this glass
    • - مقادیر زیادی برنج صادر شده است.

    • - Large quantities of rice have been exported.
    • - هر مقداری که بخواهی

    • - as much as you wish
    • - به مقدار زیاد

    • - in a large quantity, a lot, lots
    • - به مقدار کم

    • - in a small quantity, a little, wee bit
    • - چه مقدار؟

    • - how much, what quantity
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقدار

ارجاع به لغت مقدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقدار

پیشنهاد بهبود معانی