آخرین به‌روزرسانی:

ارز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / arz /

foreign exchange, foreign currency

پول خارجی

خروج ارز از کشور

the outflow of foreign currency from the country

نرخ ارز

rate of exchange

نمونه‌جمله‌های بیشتر

رمز ارز

crypto currency

اسم
فونتیک فارسی / arz /

value, worth

(نادر) ارزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

ارز آموزش بسیار گرانبها است.

The value of education is priceless.

ارز دارایی

value of the property

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ارز

  1. مترادف:
    پول پول‌بیگانه سعر
    متضاد:
    بی‌ارز
  1. مترادف:
    ارج ارزش بها قیمت
  1. مترادف:
    رتبه قدر مرتبه مقام
  1. مترادف:
    ارژن بخورک

ارجاع به لغت ارز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارز

لغات نزدیک ارز

پیشنهاد بهبود معانی