number, amount, quantity, score, tally
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برآورد غیردقیق تعداد کشتهشدگان
a rough estimate of the number of the killed
سهام به تعداد مساوی
an even number of shares
تعداد تخممرغهای سبد را حدس زد.
He guessed the number of eggs in the basket.
کلمهی «تعداد» در زبان انگلیسی معادل number، amount یا quantity است و به مجموع یا مقدار اشیاء، افراد یا واحدهای مشابه اطلاق میشود. این واژه برای بیان کمیت یا میزان چیزی به کار میرود و در هر زمینهای از زندگی روزمره، ریاضیات، آمار و حتی در علوم اجتماعی کاربرد گستردهای دارد.
در ریاضیات، «تعداد» یکی از مفاهیم اساسی است که برای بیان شمارش اشیاء یا اندازهگیری استفاده میشود. این مفهوم میتواند در قالب اعداد صحیح، اعشاری، یا کسری بیان شود و بهطور مستقیم با مسائل آماری و تحلیل دادهها مرتبط است. برای مثال، در آمار، تعداد افرادی که در یک تحقیق شرکت کردهاند، یا تعداد رخدادهای خاص در یک دوره زمانی، اطلاعات مهمی برای تحلیل و تفسیر نتایج به شمار میآید.
در زندگی روزمره، کلمهی «تعداد» برای اشاره به هر چیزی که قابل شمارش باشد، به کار میرود. برای مثال، تعداد کتابها، دانشآموزان، یا حتی تعداد روزهایی که تا یک رویداد خاص باقی مانده، از جمله کاربردهای رایج این واژه هستند. این واژه همچنین در مدیریت زمان، منابع، و برنامهریزی نیز نقش کلیدی ایفا میکند. بهویژه در محیطهای کاری و تجاری، تعداد میتواند به معنای حجم تولید، تعداد مشتریان، یا میزان فروش باشد که برای سنجش عملکرد و ارزیابی موفقیت کسبوکار ضروری است.
در زبانشناسی و فرهنگشناسی، «تعداد» گاهی با مفاهیم اجتماعی و روانی نیز ارتباط پیدا میکند. برای مثال، در برخی فرهنگها، تعداد فرزندان در یک خانواده میتواند نشانهای از وضعیت اقتصادی یا فرهنگی آن خانواده باشد. همچنین، در بسیاری از جوامع، تعداد افراد در یک گروه یا اجتماع ممکن است تأثیر زیادی بر نحوه ارتباطات و تصمیمگیریها داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تعداد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعداد