آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Whelp

welp welp

معنی whelp | جمله با whelp

noun adverb

توله، توله سگ، بچه هرنوع حیوان گوشتخوار، توله زاییدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

That gypsy woman and her whelps used to steal fruit from our garden.

آن زن کولی و توله‌هایش میوه‌های باغ ما را می‌دزدیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد whelp

  1. noun young of any of various canines such as a dog or wolf
    Synonyms:
  1. verb birth
    Synonyms:
    pup

ارجاع به لغت whelp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whelp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whelp

لغات نزدیک whelp

پیشنهاد بهبود معانی