فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

When

wen wen
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb conjunction pronoun A1
    کی، چه وقت، وقتی‌که، موقعی‌که، در موقع
    • - When did you come?
    • - کی آمدی؟
    • - When is the meeting?
    • - جلسه چه وقت خواهد بود؟
    • - When should one prescribe this medicine?
    • - در چه مواردی باید این دارو را تجویز کرد؟
    • - when the war ended
    • - وقتی که جنگ به پایان رسید
    • - a time when people started to protest
    • - زمانی که مردم شروع به اعتراض کردند
    • - When he saw me, he smiled.
    • - وقتی مرا دید لبخند زد.
    • - He was born when Shah Abbas was reigning.
    • - در دورانی که شاه‌عباس سلطنت می‌کرد، او به دنیا آمد.
    • - The runners started when the gun went off.
    • - تا تپانچه در رفت دوندگان شروع کردند (به دویدن).
    • - Call me when you need help.
    • - هر وقت به کمک نیاز داری مرا صدا بزن.
    • - How can he help when they won't let him?
    • - اگر نگذارند، چگونه می‌تواند به آن‌ها کمک بکند؟
    • - the when and where of his arrest
    • - زمان و محل بازداشت او
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد when

  1. conjunction though
    Synonyms: albeit, although, at, at the same time, during, howbeit, immediately upon, just after, just as, meanwhile, much as, whereas, while

Collocations

  • since when?

    از کی؟، از چه هنگام؟

    از کی، از چه هنگام

Idioms

ارجاع به لغت when

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «when» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/when

پیشنهاد بهبود معانی