آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Meanwhile

ˈmiːnwaɪl ˈmiːnwaɪl

معنی meanwhile | جمله با meanwhile

adverb B1

ضمناً، در این ضمن، در ضمن، در اثنا، در خلال، در این اثنا، در این زمان، در این حال، در این هیروویر، در این گیرودار، در این حین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

I continued working, meanwhile, he went out shopping.

من به کار کردن ادامه دادم و او در این حین به خرید رفت.

His colleagues, meanwhile, were busily scheming to get rid of him.

همکارانش در این هیروویر مشغول توطئه‌چینی برای خلاص شدن از شر او بودند.

noun uncountable

حین، فاصله، مدت، هیروویر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I was waiting for my friend to arrive, and meanwhile, I read a book.

منتظر آمدن دوستم بودم و در همین فاصله کتاب خواندم.

The food was cooking in the oven, and meanwhile, we set the table.

غذا در فر درحال پخت بود و در همین مدت سفره را چیدیم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد meanwhile

  1. adverb at the same time
    Synonyms:
    simultaneously concurrently meantime in the meantime in the interim for the time being for now until till when up to ad interim in the intervening time for the moment for the duration for then during the interval in the interval

سوال‌های رایج meanwhile

معنی meanwhile به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «meanwhile» در زبان فارسی به «در همین حال»، «در این بین» یا «در عین حال» ترجمه می‌شود.

این واژه در زبان انگلیسی یک قید (adverb) و گاه یک اسم (noun) است که بیشتر برای نشان دادن هم‌زمانی دو رویداد یا برای پرکردن فاصله‌ی زمانی میان دو رخداد به کار می‌رود. «Meanwhile» از نظر کاربردی یکی از واژگان پرمصرف در زبان نوشتاری و گفتاری است، چراکه امکان انتقال مفهوم هم‌زمانی و ارتباط میان دو بخش یک متن یا گفتار را فراهم می‌کند.

از نظر دستوری، «meanwhile» معمولاً در ابتدای جمله یا میان دو جمله به کار می‌رود تا گذر طبیعی از یک موقعیت به موقعیتی دیگر ایجاد کند. برای مثال، در جمله‌ی «She was cooking; meanwhile, the children were playing in the yard»، کاربرد این واژه سبب می‌شود دو عمل هم‌زمان و مرتبط به شکل روان به هم پیوند بخورند. این ویژگی باعث شده است که «meanwhile» ابزاری کارآمد در نوشتارهای داستانی، مقالات، و حتی مکالمات روزمره باشد.

از منظر معنایی، «meanwhile» اغلب بر عنصر زمان تأکید دارد. این واژه به ما یادآوری می‌کند که در کنار هر عمل یا رویدادی، امکان رخداد هم‌زمانی دیگری نیز وجود دارد. این مفهوم در زندگی روزمره به‌خوبی قابل مشاهده است؛ در حالی که فردی مشغول انجام وظایف کاری است، ممکن است دیگری در همان زمان در حال استراحت یا انجام فعالیتی کاملاً متفاوت باشد. بنابراین، «meanwhile» زبان را قادر می‌سازد تا این چندلایگی و هم‌زمانی وقایع را منعکس کند.

علاوه بر معنای زمانی، «meanwhile» گاهی نقشی در ایجاد تعادل در روایت ایفا می‌کند. نویسندگان و سخنرانان از این واژه برای تغییر کانون توجه مخاطب از یک رویداد به رویداد دیگر استفاده می‌کنند، بی‌آنکه پیوستگی متن خدشه‌دار شود. در واقع، «meanwhile» همانند پلی عمل می‌کند که دو بخش جداگانه‌ی یک داستان یا گزارش را به هم متصل کرده و جریان روایت را پیوسته و روان نگه می‌دارد.

«meanwhile» فراتر از یک قید ساده است؛ این واژه نمایانگر گذر زمان، هم‌زمانی و ارتباط میان رخدادهاست. چه در متون علمی و چه در متون ادبی، حضور «meanwhile» به ساختار جمله‌ها انسجام می‌بخشد و به خواننده یا شنونده امکان می‌دهد درک دقیق‌تری از روابط زمانی داشته باشد. به همین دلیل، این واژه یکی از ابزارهای مهم در انتقال مفاهیم پیچیده‌ی زمانی در زبان انگلیسی محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت meanwhile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meanwhile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meanwhile

لغات نزدیک meanwhile

پیشنهاد بهبود معانی