با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Snuffle

ˈsnʌfl ˈsnʌfl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
با صدای بلند نفس کشیدن، با زحمت از بینی نفس کشیدن، تودماغی حرف زدن، بوکشیدن، زهد‌فروشی کردن، صدای خس‌خس بینی، نالیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snuffle

  1. verb Cry or whine with snuffling
    Synonyms: snivel, sniffle, blubber, blub
  2. verb Sniff or smell inquiringly
    Synonyms: snuff
  3. noun The act of breathing heavily through the nose (as when the nose is congested)
    Synonyms: sniffle, snivel

Idioms

  • the snuffles

    (عامیانه) زکام، سرما خوردگی (the sniffles هم می‌گویند)

ارجاع به لغت snuffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snuffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snuffle

لغات نزدیک snuffle

پیشنهاد بهبود معانی