فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chuckle

ˈtʃʌkl ˈtʃʌkl

گذشته‌ی ساده:

chuckled

شکل سوم:

chuckled

سوم‌شخص مفرد:

chuckles

وجه وصفی حال:

chuckling

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun

خنده‌ی نُخودی

verb - transitive

نخودی خندیدن، هوم‌هوم خندیدن، با دهان بسته خندیدن، پیش خود خندیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Every time he thought of her big nose he chuckled.

هروقت به دماغ گنده‌ی او فکر می‌کرد، پیش خود می‌خندید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chuckle

  1. verb giggle
    Synonyms:
    laugh smile giggle teehee snicker titter chortle guffaw cackle snigger crow hee-haw sniggle

ارجاع به لغت chuckle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chuckle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chuckle

لغات نزدیک chuckle

پیشنهاد بهبود معانی