فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Laughingstock

ˈlæfɪŋˌstɑːk ˈlæfɪŋˌstɒk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مایه خنده، مضحکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Empty boasts made him the laughing stock of his colleagues.

لاف‌های پوچ، او را مضحکه‌ی همکارانش کرد.

Another performance like that and this team will be the laughing stock of the league.

اگر یک بار دیگر چنین بازی‌ای انجام دهند، تیم‌شان مضحکه‌ی لیگ می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد laughingstock

  1. noun object of ridicule
    Synonyms:
    victim target fool dupe butt joke stooge goat fall guy fair game Aunt Sally

ارجاع به لغت laughingstock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «laughingstock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/laughingstock

لغات نزدیک laughingstock

پیشنهاد بهبود معانی