فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Symbolic

sɪmˈbɑːlɪk sɪmˈbɒlɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more symbolic
  • صفت عالی:

    most symbolic

معنی‌ها

  • adjective C2
    نمادی، کنایه‌ای
  • adjective
    نمادی، نمادین، رمزی، نشان‌دار، علامت‌دار، حاکی، دال بر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد symbolic

  1. adjective representative
    Synonyms: allegorical, characteristic, denotative, emblematic, figurative, indicative, indicatory, significant, suggestive, symptomatic, token, typical

لغات هم‌خانواده symbolic

ارجاع به لغت symbolic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symbolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/symbolic

لغات نزدیک symbolic

پیشنهاد بهبود معانی