آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Symbolic

sɪmˈbɑːlɪk sɪmˈbɒlɪk

توضیحات:

همچنین می‌توان از symbolical به‌جای symbolic استفاده کرد.

معنی symbolic | جمله با symbolic

adjective C2

نمادین، نمایانگر، بازتاب‌دهنده

Wearing black at funerals is symbolic in many traditions.

پوشیدن لباس سیاه در مراسم خاکسپاری در بسیاری از سنت‌ها نمادین است.

The white dove is symbolic of peace in many cultures.

کبوتر سفید در بسیاری از فرهنگ‌ها نمایانگر صلح است.

adjective

صوری، تشریفاتی، نمایشی، نمادین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Sending a letter of protest was mostly symbolic, since the decision had already been made.

فرستادن نامه‌ی اعتراض تقریباً نمایشی بود، چون تصمیم قبلاً گرفته شده بود.

The committee’s vote was purely symbolic and had no legal impact.

رأی کمیته کاملاً تشریفاتی بود و هیچ تأثیر قانونی‌ای نداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد symbolic

لغات هم‌خانواده symbolic

  • adjective
    symbolic

سوال‌های رایج symbolic

معنی Symbolic به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Symbolic» در زبان فارسی به «نمادین» ترجمه می‌شود.

این واژه برای توصیف چیزی به کار می‌رود که معنایی فراتر از ظاهر یا شکل مستقیم خود دارد و به‌عنوان نماینده یا نشانهٔ یک مفهوم، ایده یا احساس عمل می‌کند. ریشهٔ این واژه از زبان یونانی symbolon گرفته شده که به معنای «نشانه» یا «علامت توافق» است. در زبان و فرهنگ، کاربردهای "Symbolic" می‌تواند بسیار گسترده باشد و از هنر و ادبیات گرفته تا معماری، آیین‌ها و ارتباطات روزمره را دربرگیرد.

در هنر و ادبیات، "Symbolic" به استفادهٔ آگاهانه از اشیاء، رنگ‌ها، شخصیت‌ها یا رخدادها برای بیان مفاهیم عمیق‌تر اشاره دارد. برای مثال، استفاده از تصویر خورشید در یک شعر ممکن است نماد امید، زندگی یا آغاز دوباره باشد. این شیوه به نویسنده یا هنرمند امکان می‌دهد که معانی چندلایه خلق کند و تجربهٔ مخاطب را غنی‌تر نماید. گاهی اوقات، کل یک اثر هنری یا داستان ممکن است ساختاری نمادین داشته باشد که درک آن نیازمند تحلیل دقیق و تفسیر شخصی است.

در معماری و طراحی، عناصر "Symbolic" می‌توانند هویت، تاریخ یا ارزش‌های یک فرهنگ را منتقل کنند. برای نمونه، استفاده از الگوهای هندسی خاص در یک بنای سنتی ممکن است بازتاب باورها و دیدگاه‌های فلسفی آن فرهنگ باشد. در طراحی معاصر نیز نمادپردازی می‌تواند نقش مهمی در برقراری ارتباط بصری و انتقال پیام ایفا کند.

در روابط انسانی و اجتماعی، اعمال یا رفتارهای نمادین بخش مهمی از تعاملات محسوب می‌شوند. برای مثال، دست دادن در بسیاری از فرهنگ‌ها یک حرکت "Symbolic" برای بیان احترام یا توافق است. چنین رفتارهایی، اگرچه ساده به نظر می‌رسند، بار معنایی و احساسی زیادی حمل می‌کنند و به ایجاد و تقویت روابط کمک می‌کنند.

اهمیت "Symbolic" در این است که پل میان امر محسوس و امر نامحسوس را شکل می‌دهد. با استفاده از نمادها، انسان می‌تواند مفاهیم پیچیده، احساسات عمیق یا ایده‌های انتزاعی را به شکلی قابل لمس و درک‌پذیر بیان کند. این ظرفیت، بخش جدایی‌ناپذیری از فرهنگ و زبان است و نقشی اساسی در شکل‌گیری هویت فردی و جمعی ایفا می‌کند.

ارجاع به لغت symbolic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symbolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/symbolic

لغات نزدیک symbolic

پیشنهاد بهبود معانی