علامت، نشانه، علامتدهنده، نشانگر
The red rose was a signifier of love and passion.
گل رز قرمز نشانهی عشق و علاقه بود.
The significance of a signifier lies in its ability to represent something else.
اهمیت یک علامت در توانایی آن برای نشان دادن چیز دیگری است.
زبانشناسی دالّ، دلالتکننده (علامتی که بیننده آن را بهعنوان شکلی از یک نشانه (نماد) شناسایی میکند و معنا دارد.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The signifier can be a sound, a word, or a symbol.
دال میتواند صدا، کلمه یا نماد باشد.
The signifier helps convey meaning in language.
دال به انتقال معنا در زبان کمک میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «signifier» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/signifier