گذشتهی ساده:
annealedشکل سوم:
annealedسومشخص مفرد:
annealsوجه وصفی حال:
annealingگرم کردن، پختن (اجر)، حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن (فلزات)، (مجازا) سخت وسفت کردن، بادوام نمودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
annealed iron
آهن تفته
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «anneal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anneal