امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dove

dʌv doʊv dʌv dəʊv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doves

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی کبوتر (به ویژه به عنوان نماد صلح) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The dove is the traditional symbol of peace.
- کبوتر نماد سنتی صلح است.
- I spotted a beautiful white dove perched on a branch in the garden.
- کبوتر سفید زیبایی را دیدم که روی شاخه‌ای در باغ نشسته بود.
noun countable
صلح‌طلب (آدم)، صلح‌دوست، طرفدار صلح، صلح‌گرا
- The international community praised the dove statesman for his efforts to promote peace and disarmament.
- جامعه‌ی بین‌المللی این رجل سیاسی صلح‌طلب را به دلیل تلاش‌هایش برای ترویج صلح و خلع سلاح ستود.
- When it comes to foreign policy, he too is a dove.
- از نظر سیاست خارجی او هم جزو صلح‌گرایان است.
انگلیسی آمریکایی گذشته‌ی ساده‌ی فعل dive
- The brave diver dove to the bottom of the ocean.
- غواص شجاع تا قعر اقیانوس فرو رفت.
- He dove into the pool.
- او در استخر شیرجه رفت.
noun countable
عزیز
- Come my dove, don't be afraid!
- عزیزم بیا، نترس!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dove

  1. noun A member of the Columbidae
    Synonyms:
    squab domesticated pigeon turtledove gunmetal mourning-dove peacenik zinc
    Antonyms:
    hawk
  1. verb Descend, usually going underwater
    Synonyms:
    jumped plunged submerged plummeted sunk fell swooped tumbled vanished leapt disappeared slumped plumbed skidded ducked sprung dipped lunged jackknifed vaulted dropped dumped
    Antonyms:
    jumped ascended
  1. verb Drop steeply
    Synonyms:
    plunged plunked lunged
  1. noun A promoter of peace
    Synonyms:
    pacifist peacemaker peace lover activist for peace pacifier pacificator conciliator United Nations representative reconciler appeaser peacemonger peacenik
  1. noun A constellation in the southern hemisphere near Puppis and Caelum
    Synonyms:
    columba

ارجاع به لغت dove

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dove» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dove

لغات نزدیک dove

پیشنهاد بهبود معانی