آخرین به‌روزرسانی:

Dipped

dɪpt dɪpt

سوم‌شخص مفرد:

dips

وجه وصفی حال:

dipping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

فرورفته، غوطه‌ور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the dipped head

سر فرورفته (در آب)

the dipped fabric

پارچه‌ی غوطه‌ور

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dipped

  1. adjective immersed
    Synonyms:
    wet soaked covered coated drenched doused steeped bathed plunged dunked soused

سوال‌های رایج dipped

وجه وصفی حال dipped چی میشه؟

وجه وصفی حال dipped در زبان انگلیسی dipping است.

سوم‌شخص مفرد dipped چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد dipped در زبان انگلیسی dips است.

ارجاع به لغت dipped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dipped

لغات نزدیک dipped

پیشنهاد بهبود معانی