با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Externality

ɪkˌstɜːrˈnæləti̬ ɪkˌstɜːrˈnæləti̬ ɪkˌstɜːˈnæləti ɪkˌstɜːˈnæləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پیامد، اثر جانبی (خارجی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The construction of a factory near the residential area had a negative externality on the local community.
- ساخت کارخانه در نزدیکی منطقه‌ی مسکونی پیامدی منفی بر جامعه‌ی محلی داشت.
- The implementation of stricter environmental regulations had positive externalities
- اجرای مقررات سختگیرانه‌ی زیست‌محیطی اثرات خارجی مثبتی داشت.
noun countable uncountable
برونی بودن، برون‌بود
- How can we perceive the externality of objective reality?
- چگونه می‌توانیم برونی بودن واقعیت عینی را درک کنیم؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد externality

  1. noun The quality or state of being outside or directed toward or relating to the outside or exterior
    Synonyms: outwardness
    Antonyms: inwardness

ارجاع به لغت externality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «externality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/externality

لغات نزدیک externality

پیشنهاد بهبود معانی