آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ شهریور ۱۴۰۴

    Emergent

    ɪˈmɜr·dʒənt ɪˈmɜːdʒnt

    معنی emergent | جمله با emergent

    adjective noun countable

    پدیدار، نوبنیاد، نوخاسته، نوظهور، نوپا، درحال‌توسعه، درحال‌تکوین

    like a lovely goddess emergent from the sea

    همانند الهه‌ی زیبایی که از دریا پدیدار می‌شود

    the emergent vegetation along the coast

    گیاهان نوخاسته در امتداد کرانه

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    an emergent country

    کشور درحال‌توسعه

    adjective

    ناگهانی، اورژانسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    an emergent state in a hemophiliac

    تغییر ناگهانی در حال بیمار هموفیلی

    emergent danger

    خطر ناگهانی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emergent

    1. adjective resulting
      Synonyms:
      coming developing rising emanating emanant outgoing appearing issuing forth budding efflorescent
      Antonyms:
      dependent declining

    Collocations

    emergent evolution

    فرگشت ناگهانه، تکامل فوری

    لغات هم‌خانواده emergent

    noun
    emergence
    adjective
    emergent, emerging
    verb - intransitive
    emerge

    سوال‌های رایج emergent

    معنی emergent به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی emergent در زبان فارسی به «نوظهور»، «در حال پدیدار شدن» یا «ظهورکننده» ترجمه می‌شود.

    این واژه در اصل به حالتی اشاره دارد که چیزی در حال شکل‌گیری یا پدیدار شدن است، اما هنوز به کمال و ثبات نرسیده. emergent از نظر معنایی پیوند نزدیکی با واژه‌ی emergence دارد، با این تفاوت که emergence بیشتر به فرآیند «ظهور» اشاره دارد، در حالی که emergent صفتی است که وضعیت «چیزی که در حال ظهور است» را توصیف می‌کند. این کلمه معمولاً برای پدیده‌ها، ایده‌ها یا حتی موجوداتی به کار می‌رود که تازه به وجود آمده‌اند و در حال تثبیت یا گسترش هستند.

    در علوم طبیعی، emergent جایگاه مهمی دارد. به‌ویژه در زیست‌شناسی و بوم‌شناسی، وقتی یک ویژگی یا رفتار در یک موجود زنده یا یک اکوسیستم ظاهر می‌شود که نمی‌توان آن را صرفاً بر اساس اجزای کوچک‌تر سیستم توضیح داد، از آن به عنوان ویژگی emergent یاد می‌کنند. برای مثال، هوشیاری در انسان‌ها، که حاصل تعاملات پیچیده‌ی میلیون‌ها سلول عصبی است، یک خاصیت emergent به شمار می‌آید. همین کاربرد نشان می‌دهد که این واژه در قلمرو علم، مفهومی کلیدی برای توضیح پیچیدگی و تحول است.

    در علوم اجتماعی و فرهنگی نیز emergent کاربرد فراوان دارد. مثلاً وقتی جنبش‌ها یا ارزش‌های تازه در جامعه شروع به شکل‌گیری می‌کنند و هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند، می‌توان آن‌ها را پدیده‌های emergent نامید. این واژه کمک می‌کند تا فرایندهای تدریجی و غیرقابل پیش‌بینی تغییرات اجتماعی یا فرهنگی توصیف شوند. به همین دلیل، جامعه‌شناسان و فیلسوفان اجتماعی از این مفهوم برای توضیح تحولات سریع و دگرگون‌کننده در زندگی جمعی استفاده می‌کنند.

    در حوزه‌ی فناوری و نوآوری، emergent اغلب برای اشاره به فناوری‌هایی به کار می‌رود که در مراحل اولیه‌ی توسعه قرار دارند، اما پتانسیل بزرگی برای آینده دارند. مثلاً «emergent technologies» یا «فناوری‌های نوظهور» به مواردی مانند هوش مصنوعی، زیست‌فناوری یا نانوتکنولوژی اطلاق می‌شود. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه‌ی emergent علاوه بر بُعد علمی و فلسفی، در زبان روزمره‌ی مدرن نیز جایگاهی پررنگ پیدا کرده است.

    از جنبه‌ی هنری و ادبی، emergent می‌تواند توصیف‌گر شخصیت‌ها، احساسات یا مفاهیمی باشد که در حال آشکار شدن‌اند. نویسندگان و شاعران ممکن است از این صفت برای بیان وضعیت‌های گذار و دگرگونی بهره ببرند. برای مثال، «احساسات نوظهور عشق» یا «قدرت نوظهور یک قهرمان» تصاویری هستند که با این واژه جان می‌گیرند. این بعد استعاری باعث می‌شود که emergent واژه‌ای زنده، پویا و چندلایه باشد.

    emergent مفهومی است که هم در علم و فلسفه و هم در هنر و فرهنگ نقش مهمی ایفا می‌کند. این واژه نشان‌دهنده‌ی وضعیتی میان غیاب و حضور است؛ لحظه‌ای که چیزی از پنهانی به آشکاری گذر می‌کند. چه برای توضیح ویژگی‌های پیچیده‌ی طبیعت، چه برای توصیف تحولات اجتماعی یا خلق آثار هنری، emergent ابزاری قدرتمند در زبان به شمار می‌رود که غنای معنایی فراوانی دارد.

    ارجاع به لغت emergent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «emergent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emergent

    لغات نزدیک emergent

    • - emergency room
    • - emergency stop
    • - emergent
    • - emergent evolution
    • - emerging
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.