Emergency Room

ɪˈmɜːrdʒnsi ˌruːm ɪˈmɜːdʒnsi ˌruːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی بخش اورژانس، بخش فوریت‌های پزشکی link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She had to be rushed to the emergency room.
- او را باید به‌ سرعت به بخش اورژانس می‌بردند.
- The doctor in the emergency room notified the police.
- پزشک بخش اورژانس پلیس را خبر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emergency room

  1. noun medical emergencies area
    Synonyms:
    ER emergency emergency clinic trauma center ICU intensive care unit triage room critical care facility medical crisis unit

ارجاع به لغت emergency room

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emergency room» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emergency-room

لغات نزدیک emergency room

پیشنهاد بهبود معانی