آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Emergency Room

ɪˈmɜːrdʒnsi ˌruːm ɪˈmɜːdʒnsi ˌruːm

معنی emergency room | جمله با emergency room

noun countable

پزشکی بخش اورژانس، بخش فوریت‌های پزشکی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She had to be rushed to the emergency room.

او را باید به‌ سرعت به بخش اورژانس می‌بردند.

The doctor in the emergency room notified the police.

پزشک بخش اورژانس پلیس را خبر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emergency room

  1. noun medical emergencies area
    Synonyms:
    er emergency emergency clinic trauma center ICU intensive care unit triage room critical care facility medical crisis unit

ارجاع به لغت emergency room

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emergency room» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emergency-room

لغات نزدیک emergency room

پیشنهاد بهبود معانی